ماراتن 22 ماهه پرستاران در روزهای سختِ سلامت

به گزارش لحظه عکاسی، شیفت های کاری طولانی، کار سخت، فشرده و پر استرس با لباس هایی که حتی حرکت کردن با آنها سخت است، قراردادهای استخدامی که هر سال نگران تمدید آن هستند، حقوق هایی که متناسب با زحمت و سختی کارشان نیست و... همگی یادآور شغلی است که در روزهای سخت و نفس گیر کرونا با اینکه خودشان حال خوشی نداشتند اما بر بالین بیماران ماندند و بار دیگر صحنه های ایثار و فداکاری را در مراکز درمانی رقم زدند؛ پرستارانی که همچنان بار مهمان ناخوانده ای که از اسفند 98 به ایران آمده را بر دوش می کشند...

ماراتن 22 ماهه پرستاران در روزهای سختِ سلامت

به گزارش لحظه عکاسی، درست از 662 روز قبل بود که زندگی ها رنگ و بوی دیگری گرفت؛ رنگی به سیاهی روزهای تاریک کرونا؛ چه عزیزانی که پر کشیدند و امیدهایی که از دلها رخت بربست، از یکدیگر فاصله گرفتیم تا مبادا نزدیکی مان به هم دیگر به انتهای جدایی ختم گردد و...

در تمام این مدت مهمان ناخوانده ای در میان ما جا خوش نموده بود که همه چیز را دستخوش تغییرات بزرگ و سخت کرد. به خود آمدیم و دیدیم غم بر دل هایمان نشسته و سایه ترس و مرگ بر سر شهر طنین انداز شده بود؛ با این حال اما استقامت ادامه داشت.

چشم باز کردیم و دیدیم در بحبوحه جنگی تمام عیار با این منحوس نامرئی گرفتار شدیم؛ در این شرایط اما عشق و امید، ریشه در باور زنان و مردانی داشت که در مقابل تندباد غریب کرونا ایستادند و خود سپر بلا شدند تا جان ها از گزند این بلای نامرئی دور بمانند.

نهال امید ما این روزها ریشه در خون و باور زنان و مردانی دارد که از 662 روز قبل تا به امروز هنوز زندگی به کام شان شیرین نشده است. سخت است شاهد جان دادن کسانی باشی که می دانی عزیز جان خانواده ای هستند و مجبور باشی پیغام رسان خبر پرکشیدن شان باشی، سخت است در روزهای نخست بدون تجهیزات مقابل دشمنی سینه سپر کنی که نمی دانی از کجا به تو حمله خواهد نمود، سخت است روزها یا حتی ماه ها خانواده ات را نبینی که مبادا عاملی برای گرفتای شان شوی، سخت است هوا باشد و زیر لایه ها ماسک، نفس کم بیاوری...

در شرایطی که با گسترده شدن واکسیناسیون کرونا اندک اندک به سمت زندگی عادی بازمی گردیم، اما هنوز هم هستند کسانی که مثل روزهای نخست هجوم این دشمن، در سنگر مقاومت ایستاده اند. کسانی که با هر تغییر رفتار ویروس و عدم رعایت ما، دل نگران می شوند که مبادا شاهد تکرار روزهای سختی باشند که صدها نفر جان می باختند و کاری از دست شان برنمی آمد؛ روزهایی که همکارانشان هم پا در مسیری بی بازگشت گذاشتند و آسمانی شدند.

پرستاران این روزها بیش از 22 ماه است که در لباس هایی سخت و سنگین یاری رسانِ بیمارانی هستند که نفس هایشان به شماره افتاده است و همچنان هم نگرانند تا مبادا بعضی سهل انگاری ها و عادی انگاری ها و البته سویه نو بیماری، منجر به موج آفرینی مجدد و تکرار خاطرات روزهای سخت و طاقت فرسا گردد؛ آنهم در شرایطی که جسم و روح شان خسته است و شاید دیگر تاب و تحمل روزهای ابتدایی را نداشته باشند.

به مناسبت روز پرستار هم صحبت پرستار جوانی شدیم تا از آنچه در این مدت بر او و همکارانش گذشت برایمان بگوید.

رضا محمدی - سرپرستار ICU کووید19 بیمارستان مدائن در گفت وگو با لحظه عکاسی، به یادآوری روزهای نخست ورود کرونا به کشور می پردازد و می گوید: من از روزهای اول کرونا در ICU کرونای بیمارستان مدائن در سمت سرپرستار مشغول فعالیت هستم. روزهایی که به شدت سخت بر ما گذشت، در شریطی که حتی وسایل حفاظت فردی معمولی هم نداشتیم یا شیلد و ماسک به سختی گیر می آمد به بیماران خدمت ارائه می کردیم. در روزهای نخست همه غافلگیر شده بودند و آموزش اولیه به پرسنل صورت نگرفته بود و باید خودمان در چنین شرایطی جا می افتادیم. آن روزها اطلاعات ما و همه مردم از بیماری بسیار کم بود. نمی دانستیم اگر به خانه بیاییم خانواده هایمان در خطر هستند یا خیر؟ و هرکدام از ما شاید حدود 14 تا 20 روز را در بیمارستان ماندیم تا شرایط به شکل نسبی روشن تر گردد.

او با یادآوری اینکه در روزهای نخست منظره روشنی از کنترل بیماری، درمان و واکسیناسیون آن مقابل ما نبود، ادامه می دهد: آن روزها تنها بر نگرانی ما افزوده می شد و این درحالی بود که در مقابل چشمان ما همکاران دیگرمان به کرونا مبتلا می شدند، دچار از کار افتادگی می شدند و یا جان خود را از دست می دادند. به هر ترتیب از این شرایط سخت گذر کردیم و کم کم علم نسبت به کووید19 افزایش یافت، نوع مراقبت و درمان را به خوبی اجرایی کردیم، تجهیزات فردی در اختیارمان نهاده شد و روزنه های امیدی از ساخت واکسن پدیدار شد.

او که خودش نیز در طول این مدت دو بار به کرونا مبتلا شده است، مجددا به سختی روزهای بی اطلاعی از بیماری اشاره می نماید و می افزاید: کرونا با تمام سختی های خود اندک خاطرات خوب هم برایم به جا گذاشت. بخش ICU کووید19 معمولا بیماران بدحال بستری می شوند و در این بخش فوت بیماران در سنین مختلف را زیاد می بینیم. اما خاطره خوبی دارم که مربوط به یک آقای 70 ساله با درگیری ریه است که در ICU با حال عمومی تاحدودی مساعد بستری بود.

او ادامه می دهد: روزی این بیمار با یاری بهیار درحال خوردن غذا بود که سرفه هایش آغاز شد و تا به بالین او برسیم دیدم ایست تنفسی نزدیک است. سعی کردم تا زمانی که تیم احیا برسد، لوله تنفس مصنوعی را برای بیمار بگذارم و او را به دستگاه تنفس مصنوعی وصل کنم. پس از 48 ساعت بیمار به هوش آمده و کم کم توانستیم دستگاه را از او جدا کنیم. این موضوع که توانستم به تنهایی به داد یک مریض با شرایطی که توضیح دادم، برسم واقعا باعث خوشحالی و انرژی مثبت من شد. معمولا کسانی که به چنین شرایطی می رسند مانند این است که بر لبه تیغ باشند، همه چیز نسبی می گردد و بسته به سیستم ایمنی و بافت های بدن شان اگر مشکل داخلی نداشته باشند، امیدواری بیشتر می گردد. نمی توان گفت هر کس زیر دستگاه تنفس مصنوعی برود قطعا فوت می نماید، اما شرایط امیدبخشی بسته به شرایط خود بیمار فرق دارد.

محمدی با اشاره به حدود 12 سال سابقه پرستاری اش در پاسخ به سوالم که آیا در ایام کرونا هیچ وقت به ذهنش رسید که شغل پرستاری را رها کند یا خیر؟، با صراحت می گوید: به هیچ عنوان فکر رها کردن شغلم از ذهنم گذر نکرد. من از ابتدا به نیت قبولی در رشته پرستاری کنکور دادم تا قبول شوم و تحصیل کنم درحالیکه بعضی به دلایلی مانند به حد نصاب نرسیدن رتبه کنکور این رشته را انتخاب می نمایند. پس واضح است که از ابتدا با آگاهی و علاقه قلبی حرفه پرستاری را انتخاب کردم و از شغلم لذت می برم. کارم بخشی از زندگی من است حتی با اینکه کرونا شرایط بسیار سختی را برای من و همه همکارانم رقم زد، اما از علاقه من به شغلم کم نشد.

او با اشاره به مسائل فعلی خود و سایر همکاران پرستارش، می گوید: قول افزایش حقوق تا 100 درصد در حالی به ما داده شده که افزایش حقوق ما حدود 20 تا نهایتا 40 درصد بود. قانون تعرفه گذاری سالیان سال است که تصویب شده است و اجرایی نمی گردد؛ در حالی که اجرایی شدن قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری به ایجاد انگیزه کار کردن و افزایش حقوق پرستاران یاری می نماید و می تواند از مهاجرت پرستاران بکاهد و بعلاوه از تفاوت فاحش حقوق پرستاران با سایر گروه های پزشکی جلوگیری می نماید.

محمدی با یادآوری شرایط سخت شغل پرستای، ادامه می دهد: از طرفی موضوع بازنشستگی پیش از موعد چندین سال اجرایی شد اما چندین سال جلوی آن را گرفتند و گفتند به دلیل کمبود نیرو و مهاجرت ها نمی توان بازنشستگی پیش از موعد داشت. عدم تبدیل شرایط پرستاران مشکل دیگری است و باید در پی این باشیم که تبدیل شرایط طرحی به قرارداری، رسمی و پیمانی صورت گیرد ولی هیچ همکاری صورت نمی گیرد.

او درخصوص پرداخت حقوق، می گوید: فکر می کنم همه چیز به روز است ولی به روز بودن به این قیمت رخ داد که از ابتدا و انتهای خیلی چیزها زده شد تا مدت زمان معوقات کاسته گردد و به روز گردد. اصلا پرداختی تحت عنوان پاداش کرونا به پرستاران پرداخت نشده است و تنها اندازه ساعات محدودی حق کرونا تعلق گرفت. به عنوان مثال به ما ماهانه 30 ساعت حق کرونا می دادند که شاید یک میلیون تومان هم نمی گردد. از طرفی متاسفانه علی رغم اینکه مقرر شده بود نظام پرداخت حقوق تغییر کند اما در خیلی مراکز تغییر ننموده است.

او مشکل امنیت شغلی را عامل دیگر نگرانی پرستاران می داند و می گوید: پرستاری که سالانه به صورت قراردادی استخدام می گردد طبیعتا امنیت شغلی ندارد؛ چون هر سال این ترس را دارد که عذر او را بخواهند و شغلش را از دست بدهد. از ابتدای کرونا فقط قول هایی برای تبدیل شرایط شنیدیم اما عملی نشده است؛ امیدواریم بتوانیم با رسمی شدن، امنیت شغلی برای خود ایجاد کنیم.

وی با اشاره به اینکه با آغاز واکسیناسیون کرونا افت چشمگیر موارد کرونا را شاهد بودیم، ادامه می دهد: خوشبختانه تا پیش از آغاز واکسیناسیون هم مردم به خوبی پروتکل ها را رعایت می کردند اما اکنون با واکسیناسیون می بینیم که بیشتر مردم ماسک نزدند و این درحالی است که واکسن ایمنی نسبی می دهد و 100 درصد ایمنی ایجاد نمی نماید و باید بعضی محدودیت ها برقرار باشد.

او می گوید: شخصا با بازگشایی مدارس بویژه برای افراد زیر 12 سال مخالف هستم چون ممکن است عوارض جدی برای این گروه سنی داشته باشد. در اروپا حدود شش ماه قبل شرایط خیلی خوبی داشتند و بازگشایی ها انجام شد و همه چیز به خوبی پیش رفت تا اینکه اکنون شاهد یک پیک بزرگ از کرونا در این کشورها هستیم. ممکن است با کاهش تاثیر واکسن و کاهش اندازه رعایت ها مجددا بعد از عید نوروز ما هم چنین اتفاق مشابهی با اروپا را تجربه کنیم. به همین خاطر باید فکر آن شرایط را هم داشته باشیم.

محمدی، حداقلی ترین کاری که مردم می توانند برای کنترل شرایط انجام دهند را پوشش ماسک می داند و تاکید می نماید: متاسفانه هنوز هم هستند کسانی که واکسن نزدند و پس از ابتلا به کرونا کارشان به بخش های مراقبت ویژه می رسد. بین 5 تا 10 درصد کسانی که واکسن نزدند، هنوز به این شکل سخت مبتلا می شوند. کسی که واکسن بزند و به بیماری مبتلا گردد، علائم خیلی خفیفی خواهد داشت و احتمال زنده ماندنش بسیار بالا است؛ اما کسی که واکسن نزده است طبیعتا درگیری ریه بالا و... را تجربه می نماید. وقتی پای صحبت این افرادی که واکسن نزده اند و کارشان به ICU می رسد، می نشینیم همگی می گویند اعتقادی به واکسن نداریم و از عدم تزریق واکسن هم پشیمان نیستند.

او با اشاره به خاطرات تلخ و بیشمار ایام کرونا از جانباختن بیماران، می گوید: به واسطه مسئولیتم مجبور بودم خبر فوت بیماران به خانواده هایشان را بدهم که کاری به شدت سخت بود. اینکه با خانواده ای تماس بگیری و بگویی پدر، مادر یا فرزندتان فوت شده است اصلا کار راحتی نیست. یکی از دفعاتی که مجبور بودم حامل این خبر ناگوار باشم را هیچ گاه از یاد نمی برم. آقایی حدودا 45 ساله در بخش مراقبت های ویژه بستری بودند که همه کارهای این بیمار را پسر 17 ساله اش انجام می داد و ما شاهد نگرانی ها و زحمات این فرزند برای پدرش بودیم. در برهه ای از بیماری خدا را شکر کم کم شرایط بیمار رو به بهبودی رفت و حتی توانست راه برود اما از بد روزگار و به دلیل عوارض کرونا این بیمار دچار تشنج شده و در پی آن دچار خونریزی مغزی و در نهایت مرگ مغزی شد. زمانی که قرار بود این خبر را به فرزند او بدهم واقعا شرایط روحی خوبی نداشتم، اما راهی هم جز اعلام این خبر نداشتیم. هنوز هم با یادآوری این اتفاق تلخ آزرده خاطر می شوم.

او ادامه داد: طبیعتا در این مدت کرونا کادر درمان و پرستاران بویژه افراد مرتبط با بخش های کرونایی از نظر روحی و روانی تحت تاثیر صحنه های غم انگیز مرگ و جان دادن افراد بودند و این مرگ و میرها در فضای بسته بیمارستان بر روحیه ما اثر گذاشته است. خیلی از دوستانم که پس از حدود دو سال من را می بینند از من می پرسند چرا انقدر اخلاقت عوض شده؟ چرا پرخاشگر شدی؟

محمدی در خاتمه صحبت هایش می گوید: اینها طبیعی است چون نمی دانند ما چه سختی هایی کشیدیم که بعد از دو سال دارد عیان می گردد. درخواست داریم در بعضی موارد برای پرستاران و خانواده هایشان که آنها هم در معرض خطر ابتلا قرار داشتند تسهیلات قائل شوند، امکانات سفرهای زیارتی و سیاحتی و استراحت کردن برای پرستاران نکته بسیار مهمی است. از طرفی خیلی از همکاران ما به روانشناس احتیاج دارند که هر بیمارستان باید این امکان را برای پرستاران خود فراهم کند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "ماراتن 22 ماهه پرستاران در روزهای سختِ سلامت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ماراتن 22 ماهه پرستاران در روزهای سختِ سلامت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید